سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایوون رویا

 

 

یه روزی یکی واسه اولین بار یه " کلم " می بینه .

 
اولین برگش رو میکنه، میبینه زیرش یه برگ دیگه

 
هست

 

و زیر اون برگ یه برگ دیگه و … با خودش میگه :


" چه چیز مهمیه که اینجوری کادو پیچش کردن؟ "

 
تا تهش میره و برگها تموم میشه و متوجه میشه

 
که چیزی توی اون برگها پنهان نشده


داستان زندگی هم مثل همین کلم هستش


ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می زنیم


و فکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده


در حالیکه همین روزها آن چیزی است که باید


درکش کنیم …


و چـقـــدر دیـــر میفهمیــم که


بیشتر غصه هایی که خــوردیم


نه خوردنی بود نه پوشیدنی،فقط دور ریختنی


بود !


زنــدگـی همین روزهــاییست که


منتــظـر گــذشتنـش هستیـــم …


پنج شنبه 94/3/28 | 4:38 عصر | مائده | نظر
Shik Them