سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایوون رویا

 

 

لیلیزیر درخت انار نشست.درخت انار عاشق شد،


گل داد سرخ سرخ...
گلها انار شد داغ داغ،


هر اناری هزار دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند.


دانه ها توی انار جا نمی شدند.


انار کوچک بود،دانه ها ترکیدند.


انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.


لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.


مجنون به لیلی اش رسید.


خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است،


کافی است انار دلت ترک بخورد...

 


یکشنبه 93/3/11 | 7:1 عصر | مائده | نظر
Shik Them