ایوون رویا
بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی چون آنقدررنجیده ای که نمی خوای حرفی بزنی .
بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی چون واقعاحرفی واسه گفتن نداری
گاه سکــــــوت یه اعتراضه
گاهی هم به انتظار
اما بیشتر سکــــــوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که تو در وجودت داری توصیف کنه
خدایا...!اندکی نفهمی عطا کن،که راحت زندگی کنیم!
مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم...!
خدا را دوست دارم.حافظ را دوست دارم.
اما خداحافظ را هرگز....
ممنون از آزاده به خاطرجمله قشنگش
آنکس که میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد
رهگذری بود که روی برگ های پاییزی راه میرفت واین صدای
خش خش برگ ها ..............................
همان آوازی بود که من گمان میکردم میگوید
دوستت دارم.....................................
سلام دوستان دوتا سوال چند روزه ذهنمو مشغول کرده لطفا کمکم کنید
1) فکر کن از لبه ی پرتگاه 2 نفر دارن پرت میشن پایین
یکیشون اونیه که دوستش داری، ولی اون دوستت نداره ....
و یکیشون اونیه که تو رو دوست داره، ولی تو اونو دوست نداری....
فقط هم یکیشون رو میتونی نجات بدی....
خوب، حالا میخوام بپرسم ببینم اگه تو همچین موقعیتی قرار بگیری، کدومو نجات میدی؟؟
صادقانه و از ته قلب بگو....
2)اگر میتونستید سرنوشتتون رو خودتون بنویسید، فکر میکنید الان کجا بودید؟