ایوون رویا
این روزهایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی...
تظاهر به بی خیالی...
به شادی...
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست...
اما...
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"
بــرخی آدمها به یــک دلیل از مــسیر زنــدگی مــا می گــذرند:
بـه مــا درسهایی بــیامــوزند کــه اگــر "می مــاندند"
هــرگز یــاد نــمی گــرفتیم...
خاطرات خیلی عجیبند
گاهی اوقات می خندیم
به روزهای که گریه می کردیم
گاهی گریه می کنیم
به یاد روزهایی که می خندیدیم......!
بعضی آدم ها را .... نمی شود داشت ....
فقط می شود .... یک جور خاصی .... دوستشان داشت !
بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند که برای تو باشند...
یا تو برای آن ها !...
اصلا به آخرش فکر نمی کنی ..
آنها برای اینند که دوستشان بداری ...
آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق !
یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست ...!
این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم
در کنج دلت تا ابد یک جور خاص ... دوست داشته خواهند شد ...!
بمان با من ای مهربانترین .
و بدان که بی دلیل تر از تمام دلیلها...
دوستت دارم
که دوست داشتن را دلیلی نیست
مرغ عشق فخر فروشی نکن ...
معشوق تو نیز به لطف قفس است که وفادار مانده ... !
کســی کـه نگاهـت را نفهمیــد...
توضیــح های طولانی ات را هـــم نخـواهـــد فهمــیـــد ....!!
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …