ایوون رویا
من قول تو را به تمام شهر داده بودم،
به تمام کوچه های بن بست،
به تمام سنگفرشهای خیس،
به تمام چترهای بسته،
به تمام کافه های دنج.
اما حالا که فنجانها از من ناامید شده اند،
باور می کنم از اول هم کافه چی قول تو را به قهوه دیگری داده بود!
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را
تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله ها را
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله ها را
بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بار دگر پر زدن چلچله ها را
یک بار هم ای عشق من از عقل میاندیش
بگذار که دل حل کند این مسئله ها را
غربت امان عقربه ها را بریده است
هر ثانیه به ساعـت ناکوک خیره ام
مثل لباس پهن شده روی بند رخت
با باد در نــــبرد و گلاویز گــــیره ام
بین خودمان باشد مـــادر ،
پـای آغوشت که در میــــان است
بـــدجور سرمایی می شــــوم ...
مادر!
مادر است....
حتی اگر گنجشک باشد.....
ماندن "مرد" می خواهد.
می شود زن بود و مرد بود.
می شود مرد بود و مرد نبود.
مردانگی به عاقل بودن نیست.
پشتِ کسی که آمده ای و اهلی اش کرده ای را
دم به دقیقه خالی نکردن "مرد" می خواهد.
مردانگی به منطقی بودن نیست.
عشق و عاشقی کردن "مرد" می خواهد.
احساس امنیت "مرد" می خواهد.
شانه شدن برای بهانه ها و دلشوره ها و دلتنگی های...،
آخ دلتنگی هایش...
دلتنگی...
شانه شدن برای دلتنگی های زنی که دوستت دارد،
"مرد" می خواهد
مردانگی به موهای سفید کنار شقیقه ها نیست.
مردانگی اصلاً به مرد بودن نیست!
ماندن "مرد" می خواهد.
ساختن "مرد" می خواهد.
بودن "مرد" می خواهد...
بدبختانه تمام خوشبختی های کوچک و ساده دنیا
"مرد" می خواهد
و از همین رو کار جهان رو به خوشبختی نیست
بی حاصل و بی مقدار
یک صفر پس از اعشار
لیوان پُر از خالی
دلخوش به خوش اقبالی
آنقدر عاشقانه برای خُـــــــدا زندگیکنیم که خدا هم عاشـقانه بگوید
وَصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسـی
تـورا براے خـودم سـاخته ام!!!
عاشــقانه هاے الـهی چـیز دیگریســت....
دقایقی در زندگی هست که دلت برای کسی
آنقدر تنگ می شود که
می خواهی او را از رویاهات بیرون بکشی و
در دنیای واقعی بغلش کنی.
آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی؛
دوست بدار،
کاری که خدا با تو می کند...
اهل دلی میگفت:
برای رسیدن به عرش کبریا
باید
نه کبر داشت نه ریا..........
وقتی بیایی و بفهمی
میتوانستی آرزوی یک انسان را برآورده کنی و نکردی...!
چقدر از درون میسوزی تا ابد...!
و این آرزو آمدن تو بود...
روزی اگر نبودم،
یک آرزویم را برآورده کن!
و زیر لب بگو
یادش بخیر...
امضاء:مائده